روی ماه خداوند را ببوس❤

خدای جـانـم شکرت :)

خدای جـانـم شکرت :)

روی ماه خداوند را ببوس❤

[ و بسمـ الله چشمانت ... ]

93/10/30| شروع ایـن حس :)

❤ آویـزه گوشمـ بمانـد :

اهلی کـ ه شدی ، اهلی کـ ه کردی،باید یادمان بماند کـ ه اویی کـ ه دوستش داریمـ ، کـ ه رو بـ ه روی ماست، کـ ه در آغوش ماست ، کـ ه چشمـ در چشمـ اوییمـ ، آدم است عاقل است جایز است بـ ه اشتباه پشت این جسمـ روح دارد از یک چیزهایی خوشش می آید ، از یک چیزهایی نـ ه گاهی همـ ممکن است حوصلـ ه ی ما را نداشتـه باشد ، دلش تنهایی بخواهد از کار روزانـ ه خستــ ه می شود گاهی هیچ گرسنـ ه نیست بعضی وقت ها دوست دارد با کسی حرف بزند کـ ه تو سایـه اش را با تیر می زنی اما خب اودوست دارد با او اختلاط کند و هیچ همـ ربطی بـ ه قلبش ندارد یادت نرود کـ ه اهلی تو شده است ، کـ ه تو اهلی او شده ای کـ ه بیکار کـ ه نبوده می توانستـ ه او را انتخاب کند اما تـو راخواستـ ه ...

❤ تـ ه تـ ه همـ ه این حرفهـا همـ مـن همـ تـو بایـد مواظب دل همـ باشیمـ مواظب گرفتگـی همـ باشیمـ ، مواظب باشیمـ ... میشود این بدی ها را کمـ کرد بخـاطر همـ ؛ میشود جـای تمامـ سختی ها صبر کـرد

← بـ ه نقطـ ه ی “مــا” شدن کـ ه رسیدی…بهترین باش برایش…| بگذار حس کند هیچ کس بـ ه اندازه تو درکش نمیکند |


پیشانی ام را می بوسی ُ دنیا تمامـ می شود

✔ خدا یادت باشـه برای بعضی وقت ها کـه خیلی خستـه امـ یک بغل محکمـ بدی !

۲۷ مطلب با موضوع «وقتی» ثبت شده است

این نیز بگذرد

 

یک روزی که خوشحال تر بودم

بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خوردکه ضربه های روی سر را باید آرام بوسید

و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

یک روزی که خوشحال تر بودم

می آیم و می نویسم که:

این نیز بگذرد

مثل همیشه که همه چیز گذشته است  وآب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

یک روزی که خوشحال تر بودم

یک نقاشی از پاییز میگذارم ،

که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست

زندگی پاییز هم می شود ،رنگارنگ ، از همه رنگ ، بخر و ببر!

یک روزی که خوشحال تر بودم

نذرم را ادا می کنم تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است بخوانمشان

یادم بیاید که هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان

خیلـی التمـاس دعـا دارم ؛ خیلـی ...

خدایـا من یـادم نمیـره تـو هستیُ میبینی ! یوقتـی حواستُ برنداری ازم :(

پنج شنبه 21آبان 1394

|| یاد بگیریم جای تمام سختی ها صبر کنیم||

 

لا حولُ و لا قوة الا بالله العلیُ العظیـم

 

شُده انقـد دلـت بگیـره بری زیـر دوش حموم اشکـاتُ با آب یکی کنـی ؟

شده یچی تو گلوت رژه برهُ تـا گلوگـاهت فشـآر بیـاره ؟شده خستـه بشی ؟!

شده کنـار ایـن حـالِ خراب ییهـو بگـی دلـم جـان؟! جـان جانـم ؟ میشه آروم بگیـری

بعـد یـک آن تـوی چشـم بـه هـم زدنـی آروم بگـیری ؟! واقعـا درک ایـن حسُ حـال خیلـی شیرینـه

الهـی کـه هیـچوقت دلتـون نگیـره ! اگـه گرفـت الهـی اعیـن یهـویی هـای آرامبخـش سرازیر بشـه واستــوون

شُده حس کنی توی بدترین ُ تاریک ترین روزای زندگیت خدا دستتُ گرفتـه ؟!خـدا همیشه بموقـع میرسـه

مهربـانی کردن چنـدان سخت هم نیـست ! کمی دعـا در حق هـم ؛ بـه همیـن سـادگـی

مرسی کـه هستیـن مرسی کـه همیـن چنـد نفـرتـون انـرژی مثبتیـن واس مـن !

مـن از تـه دل براتون خـدا رو  حس خوبُ آرزو دارم ...

کامنتا حتمنی تایید میشه

سه شنبه 19آبان 1394

|| یاد بگیریم جای تمام سختی ها صبر کنیم ||

نیلوی سوت بلبلی :)

 

مثـ ه وقتـی کـ ه پـی حـل ِ خود کج خُلقمـ بـاشمـ ؛ پی خوبتـر بودنُ خوبتـر دیدن

مـن بی عیبُ نقـص نیستمـ ولی میتونمـ دنیـایی کـ ه دارمـُ بهتـر کنمـ ُ رنگی ترش کنمـ

|| کـ ه کـاش بتونمـ بـ ه حرفـای بالا پابنـد بمونمـ || این مـنِ سوت بلبلی زنـون (   )

 

 خوب بودن چنـدان سخت نیس  یـعالم تحمـل کردن میخوادُ صبوری  

یـک اعتراف : مـن روانی ایـن شکلک شدم :  ( خیلیم خشگلـه تازشم  )

سه شنبه 19آبان 1394

 

|| یاد بگیریم جای تمام سختی ها صبر کنیم ||

بهترینا و خوبترین ها نصیبتـون

برای خودت دعا کن که آرام باشی
وقتی طوفان می آید،
تو همچنان آرام باشی
تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد
برای خودت دعا کن
تا صبور باشی؛آنقدر صبور باشی
تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی
ﺯﻧﺪﮔﻲﻫﻴﭻﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺑﻦبست نمیرسد.

 کافیست چشم باز کنیم
و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم.

خدا که باشد
هرمعجزه ای ممکن میگردد

ایمان داشته باش وزندگی را به او بسپار….

و مطمئن باش
که تا وقتی پشتت به خدا گرم است
تمام هراس های دنیا،خنده دار است

 

حس کردم یـه بُغضی تو گلوی بعضیاتونه :(

 

دوشنبه 18 آبان 1394

|| یاد بگیریم جای تمام سختی ها صبر کنیم ||

فرامـوش نکن یاور همیشـگی ـتُ

 

درست وقـتی حس میکـنی خیلی خستـه ای ...یـا هیـشکی نمیفهـمه چی میکـشی

خدا خـستـگی هاتُ می بینـه نمیذاره یک لـحظـه تنها شی ؛تکیـه کن بـه اون خـدایی کـه هـواتُ داره هرجـا کـه هستـی

که حس کنم گفتی از رگ گردن نزدیک تـریُ کنـارمی ؛ خـدای جـانم ؟ مرسی کـه این روزای سخت کنـارمی

+ بهم یاد بده که چطور زندگی کنـم کـه کم نیـارم :)

 

15 آبـان 94 ( جمعه ) :  یـک خدایا شکـرتِ دوس داشتنی

شنبه 16 آبان 1394

 

|| یاد بگیریم جای تمام سختی ها صبر کنیم ||